حامیان قدیر مازندران

مدیر نمونه کشور ؛ فرماندار با سابقه ایران

حامیان قدیر مازندران

مدیر نمونه کشور ؛ فرماندار با سابقه ایران

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیدرسول حسینی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شامگاه دوشنبه است.میر قدیر رضایی-فرماندار چالوس- به همراهی چند تن از مسوولان این شهرستان اماده اند تابار دیگر با پای پیاده به بازار بروند.این بار هدف برنامه،نظارت بر کنترل قیمت بازار پس از اجرایی شدن طرح هدف مندی یارانه هاست. پیاده روی از جلوی ساختمان فرمانداری چالوس آغاز می شود.

آقای فرماندار که چندی پیش اعلام کرده بود بدون حضور خبرنگاران در هیچ جلسه ای شرکت نمی کند، این بار نیز چند خبرنگار را با خود به همراه داشت.البته رییس تعزیرات،اصناف،رییس اداره بازرگانی،شبکه بهداشت،اداره اماکن و فرمانده انتظامی چالوس نیز جزو همراهان بودند.

حضور در مسجد جامع چالوس و شرکت در نماز جماعت مغرب و عشا اولین گام مسوولان بود و سپس حرکت سمت بازار.

وقتی فلاش های دوربین این گروه مصمم را نشانه می گرفت، شهروندان سوال می کردند:" چه خبر شده است؟"

یکی از بازاریان جلو آمد و با لبخند گفت: آقای فرماندار باعث شد حداقل مسوولان خواسته یا نا خواسته قدمی در شهر بزنند!

رضایی از در پشتی مسجد جامع وارد بازار شد و در اولین گام یک قصابی را نشانه گرفت و از رییس شبکه بهداشت و درمان شهرستان پرسید که مگر نباید گوشت‌ها داخل یخچال باشد؟

فرماندار ادامه داد:"گوشت‌ها باید در یخچال گذاشته شود تا اصول بهداشتی آن لحاظ شود. اعمال قانون در این خصوص را شدید انجام دهید زیرا بهداشت جامعه از موارد مهم و حیاتی است."

دکتر شکرزاده-رییس شبکه بهداشت- کارت بهداشت و موارد مربوط به حوزه خود را مورد بررسی قرار داد و از آن فرد خواست که بیشتر در خصوص موارد بهداشتی دقت کند.

در حین قدم زدن در بازار خانمی به استقبال فرماندار و همراهان آمد و گفت: آقای فرماندار، قیمت برخی اجناس تغییر می کند، مخصوصا میوه، خواهش می کنم بیشتر به بازار سر بزنید، که رضایی در جواب گفت: مطمئن باشید اگر کسی تخلف کند با آن برخورد قانونی می شودو الان هم مقصد ما بازار میوه و تربار است.

فرماندار و هیئت همراه پس از خوش و بش با چند کسبه و احوال پرسی با یکی از بازاریان قدیمی که بیش از 3 دهه در بازار شهر مشغول به کسب و کار است، وارد بازار ماهی‌فروشان شدند.

ماهی فروشان دور فرماندار حلقه زدند و رضایی با لبخند گفت: اول بگویید ماهی سفید کیلویی چند است؟ یکی از بازاریان خود را به آنها نزدیک کرد و با صدایی بلند گفت: شما را به خدا صدای ما را بشنوید، مگر می شود که یک فاز شب اینجا نباشد، به خدا زن و بچه ما در این قسمت انتهایی نمی توانند رفت و آمد کنند...

فرماندار پیشانی وی را بوسید و قول داد که با وقت کافی از قسمت انتهایی بازار ماهی فروشان نیز دیدن می کند.

اهالی این بازار از نبود همکاری شهرداری برای رفع مشکلات شان گلایه داشتند و از فرماندار آزادسازی زمین متعلق به آموزش و پرورش را برای بازگشایی راه به نقطه انتهایی بازارخواستار شدند.

فردی که به شدت اشک می ریخت فریاد زد که آقای فرماندارشما پدر این شهر هستید، ما فرزندان شما هستیم، به داد ما برس، که در همین حین فرماندار او را در آغوش گرفت.فلاش های دوربین صحنه را نشانه گرفته بودند. جمعیت لحظه به لحظه بیشتر می شد.

یکی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس از فرماندار کمک خواست که رضایی همان لحظه با رییس بنیاد شهید شهرستان تماس گرفت تا پس از بررسی درخواست وی، طبق قانون، کار او را پیگیری کند و در ادامه از او خواست تا صبح فردا به بنیاد شهید برود.

ماهی فروشان که با فرماندار قدم به قدم حرکت می کردند دوباره درخواست کمک داشتند. فرماندار گفت: قرار است که جلسه ای با حضور مسوولان مرتبط با بازار از طرف فرمانداری با حضور شهرداری، چند نماینده از ماهی فروشان و... برگزار شود تا مشکلات شما را بررسی کنیم.

میر قدیر رضایی پا به بازار میوه و تره بار شهرستان چالوس گذاشت.ابتدا به این بازار به یک مرغ فروشی رفت و در خصوص قیمت مرغ و موارد و مسایل بهداشتی سئوالاتی پرسید.

فرماندار چالوس با خریداران صحبت می کرد و در خصوص قیمت میوه های خریداری شده می پرسید.او قیمت خیار و گوجه را پرسید و با مشورت رییس بازرگانی متوجه شد که قیمت بالاتر از قیمت مصوب بازار نیست.

وی در جواب سوال شخصی که گفت این قیمت هایی که می بینید به چه صورتی است، بیان داشت: طی بازدیدی که الان داشتیم قیمت‌های میوه در بازار چالوس با نرخ مصوب آن در اداره بازرگانی برابری می کند و چند جایی هم قیمت پایین تر می دادند که باید از این عزیزان قدردانی شود و البته دستور دادیم این کار صورت گیرد.

وی وارد یک کفاشی شد و با پیرمرد کفاش روبوسی کرد. وقتی دایی صفر کفاش در خصوص سابقه کار خود گفت یکی از مشتریان به فرماندار گفت که یکی از پسران او از قهرمانان کاراته استان است و فرماندار با جمله درود بر شما از او دلجویی کرد.

برخورد میر قدیر رضایی با محمد غمبین- از هنرمندان هنر کمدی- نیز جالب توجه بود. غمبین به یکی از خبرنگاران گفت: خدایی کار فرماندار درست است، این چندمین بار است که به بازار می آید.

در ادامه بازدید های سریالی فرماندار چالوس و همراهانش از بازار شهر چالوس فرماندار وارد صف نانوایی شد و مانند دیگر مشتریان درخواست نان کرد.

او متوجه شد در این نانوایی سنگکی نان را 350 تومان به مردم می‌فروشند،در حالی که قیمت اصلی و قانونی آن نان 275 تومان است. با عصبانیت در خواست کرد سریعا اعمال قانون شده و برای وی طبق قانون جریمه ای در نظر بگیرند.

سپس فرماندار دستور داد که بر کاغذی بزرگ قیمت نان نوشته شده، بر روی شیشه نصب شود و با نانوا هم برخورد ‌شود.

فرماندار از مردم عذرخواهی کرد و رو به حاضران در صف گفت: قانون شکنی و تخلف را به هیچ وجه نمی پذیرم.

نماینده عالی دولت در شهرستان چالوس خاطرنشان ساخت: شما با اینکه متوجه شدید که پول بیشتری از شما می گیرند ولی خدای نکرده حرفی بد نزدید و معترض نشدید،پس مطمئن باشید با این نانوایی برخورد قانونی می شود.

آن گاه میر قدیر رضایی به سمت مجتمع تجاری میلاد نور چالوس حرکت کرد. در ابتدای ورودی آن علی کلارستاقی- مدیر این مجتمع- به استقبال فرماندار و همراهانش آمد. بازدید از طبقات مختلف و واحدهای تجاری از اقداماتی بود که انجام گرفت.

در این مجتمع زیبا فروشگاه‌های متنوعی وجود دارد،اما حیف است که پارکینگی برای چنین مجتمعی وجود ندارد که کلارستاقی مدارکی را در خصوص پرداخت هزینه پارکینگ به شهرداری ارائه داد.

فرماندار در پایان این بازدید ضمن خداقوت به همراهان، مقابل دوربین خبرنگار واحد مرکزی خبر صدا و سیمای مرکز مازندران در چالوس قرار گرفت و در جمع خبرنگاران چالوسی ضمن تشکر از همراهی اصحاب رسانه و مطبوعات بیان داشت: خداوند بزرگ را شاکرم که نظام مقدس جمهوری اسلامی یک از کارهای بزرگش در کشور را با طرح هدفمند کردن یارانه ها آغاز و اجرا کرد..

میر قدیر رضایی در این گفت‌گو به خبرنگاران گفت: در شهرستان حوزه کاری من، بحث هدفمند کردن یارانه ها با همت مردم، به نحو خوبی پیش می رود و ما با کمال آرامش و امنیت طرح هدفمند سازی یارانه‌ها را در شهرستان آغاز کردیم.

وی ادامه داد: در طول این مدت از گذر آغاز طرح هدفمند کردن یارانه‌ها تاکنون بیش از ‌هزار بازدید از اصناف شهرستان داشته ایم که در 150 پرونده تخلف تشکیل شده که در حال پیگیری است.

فرماندار چالوس در پایان با آرامشی خاص این جمله را به صراحت اعلام کرد: من در شهرستان چالوس کمترین دغدغه را در خصوص اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانه ها دارم.

  • ۰
  • ۰

چندی پیش که میرقدیررضایی-فرماندار نمونه دولت های گذشته، هدایت فرمانداری چالوس را در دولت دهم بر عهده گرفت،مدیران ارشد استان و نماینده چالوس در مجلس از این مدیر باتجربه و قدرتمند حمایت کردند واینک او به اقدام هایی دست زده است که غافل گیرکننده است و به سوژه ی روز خبرنگاران منطقه بدل است.

یکی از این خبرنگاران بابک شمس ناتری است که  به مازندنومه گزارش داده:"فرماندار چالوس در اقدامی مبتکرانه،برای دومین مرتبه از زمان تصدی چندماهه اش بر فرمانداری این شهرستان،همراه برخی مدیران اجرایی،به بازدید سرزده و بامدادی دست زد."
حالا کمی به عقب برگردیم؛ساعت 23 شب پنج شنبه سیزدهم خرداد ماه است.سید قدیر رضایی در دفتر کارش و پشت میزش نشسته است.

مسئول دفتر او با تلفن مسوولان قسمت های مختلف فرمانداری، مدیران تعدادی از دستگاه های اجرایی و ادارات، اصحاب رسانه و مطبوعات شهرستان را به ساختمان فرمانداری فرا می خواند.

آقای فرماندار هر دم به ساعتش نگاهی می اندازد و کنترل می کند که مدت آمدن افراد دعوت شده به ساختمان فرمانداری چه قدر بوده است! او تاخیرها و دیرآمدن ها را تذکر می دهد.


 این حرکت غیرقابل پیش بینی،به روش دیگری ادامه یافت: فرماندار با تلفن،به مراکزی مانند آتش نشانی، پلیس 110 ،  اورژانس 115 و ...بروز حادثه ای فرضی را اطلاع داد تا مدت زمان رسیدن نیروهای کشیک شب این مراکز را به مکان فرضی ارزیابی کند.

بیچاره کارکنان کشیک مراکز فوق، که بدون اطلاع قبلی و آگاهی نداشتن از غیر واقعی بودن حادثه، در مکان فرضی آقای فرماندار حضور پیدا می کردند!
سید قدیر رضایی و هیئت همراه آن گاه به بازدید سرزده دست زدند: بازدید از بیمارستان رازی و پارک سنگی شهرداری در ورودی شهر چالوس گرفته تا محل جمع آوری و حمل زباله های شهری در منطقه بازار روز.

آقای فرماندار از نزدیک با مشکلات و معضلات آن مراکز و اماکن آشنا شد و جهت اقدامات بعدی دستورهایی صادر کرد.
حال تصور می کنید در شب سیزدهم خرداد ماه فرماندار،تا ساعت چند مدیران و خبرنگاران را همراه خود نگه داشت؟! همه ساعت 4:30  بامداد به خانه برگشتند!

خبر بازدید سرزده فرماندار وهیئت همراه که در شهر پخش شد،شهروندان چالوسی خوشحال شدند.مردم حرکت ابتکاری میرقدیر را ستودند.

کار اما بدین جا خاتمه نیافت.بازدیدی دیگر در راه بود و باز هم در وقتی غیر معمول! 5 صبح روز 23 خردادماه آغاز دومین بازدید فرماندار ومسئولان و خبرنگاران بود.
بابک شمس گزارش می دهد:"دقیقا ساعت 5:28 وارد محوطه فرمانداری شدم که دیدم فرماندار و تعدادی از مسوولان و همکاران خبرنگار در محوطه حضور دارند. رضایی با استقبالی گرم صبح بخیر گفت و از اطرافیان خواست که سوار خودرو شوند.پرسیدم:مقصد کجاست؟ گفت: پشت سر ما بیایید."

 -"فکر نمی کردم که شما صبح به این زودی بیایید!"این را فرماندار به خبرنگار مازندنومه گفت.

-" آقای فرماندار ما خبرنگاران همیشه آماده به خدمتیم، صبح و شب و سرما و گرما برای مان معنا ندارد."

کاروان راه افتاد. تعدادی از شهروندان که در حال ورزش یا پیاده روی بودند متعجب به خودروها نگاه می کردند و پرس و جو می کردند که چه اتفاقی افتاده است؟!
خوردوی فرمانده انتظامی چالوس که حامل فرماندار بود به سمت بازار روز رفت.

-"آقای فقیه،خدا بد نده،چرا دست تان را گچ گرفته اید؟!"این سئوال همه همراهان از فرمانده نیروی انتظامی چالوس بود.

و جناب سرهنگ هم با لبخند، مکررا" می گفت:" در حین ورزش دچار مصدومیت شدم،اما با توجه به دستور، علی رغم نیاز به استراحت، حاضر شده ام."

همراهان تصور کردند شاید آقای فرماندار می خواهد از بازار میوه و تره بار چالوس بازدید کند،اما رضایی به سمت یوسف رضا رفت و  جلوی ورودی مزار از خودرو پیاده شد.

گام نخست دیدار از شهدا بود.امام جمعه چالوس، رییس سازمان تبلیغات اسلامی، فرمانده انتظامی چالوس، رییس سازمان محیط زیست چالوس و نوشهر ، شهردار، رییس شورای شهر، رییس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر، معاون شبکه بهداشت و درمان و چند نفر از کارشناسان، رییس بازگانی، رییس دامپزشکی و تعدادی از مسوولین فرمانداری و ....بیشتر مسئولان بودند. در گلزار شهدا فاتحه خواندند وسپس پیاده راه افتادند.

قرار بعدی بازدید از پل در حال احداث پشت محوطه یوسف رضا بود.آقای شهردار شروع به توضیح دادن کرد.او در خصوص چگونگی احداث پل، انتقال کانال، تملک واحدهای مسکونی و ... حرف زد.امام جمعه از شهردار سئوال می پرسید و او نیز جواب می داد.
مسیر بعدی کشتارگاه بود.کاروان به سمت کشتارگاه سنتی چالوس راه افتاد. سلاخان و قصابان با دهن های نیمه باز -متعجب- ایستاده بوند.

موقع ورود به کشتارگاه یکی از ساکنان بومی،جلو آمد:"آقای فرماندار از بوی بد کشتارگاه در عذابیم.زندگی مان این جا به سختی می گذرد.دیگر تحمل بوی بد کشتارگاه سنتی این جا را نداریم..."

- چشم!این را رضایی به آن شهروند ناراضی گفت.

- "بعد از اتمام بازدید تمام صحبت های شما را گوش می کنم".فرماندار که این جمله را گفت،مرد پذیرفت و رفت.

قصابان، سلاخان و رانندگان حاضر با تعجب به فرماندار، امام جمعه و همراهان نگاه می کردند.

-چه اتفاقی افتاده؟!چی شده؟!این ها سئوال های پی در پی حاضران در کشتارگاه بود.

قصابی پرسید:این جه چه خوره!؟"

-"فرماندار دستور هدائه همه مسوولین 5:30 صبح بئن بازدید!"جواب شنید.

-" خدا ونه پیر ره بیامرزه! خدا هاکنه همیشگی بوئه؟"مرد قصاب گفت.

 -"وه چند وقت پیش هم از ساعت 11 شب تا 4:30 صبح همین جوری بازدید داشته!"یکی از همراهان گفت.

-اوووه! فرماندار خو نارنه...!؟"مرد قصاب گفت.
امام جمعه که مشغول بازدید از کشتارگاه بود،تذکراتی در خصوص مسایل شرعی ذبح داد و رییس محیط زیست و مسوولان شبکه بهداشت مسایلی را در خصوص فاضلاب و پساب گفتند.

" با صحبت هایی که با مسوولان آب و فاضلاب انجام دادیم قرار است که کشتارگاه به فاضلاب شهری متصل شود."این جمله را شهردار گفت و بعد فرماندار و همراهان به درد دل های یکی از همسایه های کشتارگاه گوش دادند:

" آقای فرماندار وقتی خبردار شدند که شما می آیید،اینجا را تمیز کردند،این جا همیشه کثیف است!"

 -" به غیر از یک نفر ،کس دیگری مطلع نبود که ما می آییم،نه،رد می کنم!"با جواب قاطع فرماندار،مرد بیچاره در سکوت فرو رفت.

" مشکلات را دیدم و مطمئن باشید که این بازدیدها بی برنامه نیست و من آدم پیگیری هستم. "با این جمله میر قدیر،کاروان به سمت یک واحد نانوایی لواشی راه افتاد.نان لواشی در ابتدای کوچه نامجو،خیابان رادیو قرار داشت.

-"چرا چراغهای فاز شب هنوز روشن است؟"این را فرماندار پرسید.

-"آقای رضایی،چراغ های این جا شب ها دیر وقت روشن می شود و روزها نیز دیر خاموش می شود!" یکی از همراهان گفت.

-" شماره رییس برق را بگیرید!"

و دقایقی بعد چراغ ها خاموش شد.
فرماندار و هیئت همراه وارد نانوایی شدند.تعدادی از خانم های حاشیه پیاده رو که ظاهرا هر روز صبح به پیاده روی می روند،با دیدن مسوولان در شگفت شدند."وا!این جا چه خبره؟!مراسمه؟!"


 نان لواشی کنار گاراژ کلاردشت مقصد بعدی بود. 

" آقای فرماندار، به شهردار بگویید که کوچه ما را آسفالت کند!"شاطر گفت.

 رییس شورای شهر که در میان جمع بود،جواب داد:"آقا،خودیاری بدهید،همکاری می کنیم تا آسفالت شود."
بازدید ظاهرا" تمام شد.اتاق رییس دامپزشکی مکان برگزاری یک جلسه اضطراری بود. این بازدید شبانه باید به نتیجه ای منجر می شد. 

میرقدیر رضایی از همه تشکر کرد و گفت:" غرض از این بازدید ها، ضرورت حضور مدیران در صحنه های مختلف است.بدانید که ما ناظر هستیم و با بررسی مشکلات و مرتفع ساختن آنان رضایت مردم جلب می شود."
او ادامه داد:" بعد از این بازدیدها باید کار شود، تحول شکل گیرد و تغییر انجام شود تا باعث دلگرمی مردم شود و من درخواست دارم تا مدیران حاضر دیدگاه و نظریات خود را اعلام کنند تا رسیدگی شود."

فرماندار بحث را به نان کشاند:"یکی از حرفهای اساسی مردم وضعیت نان در شهرستان است و بخش نظارتی در خصوص نان بسیار ضعیف است."
میرقدیر در این لحظه مصمم تر شد:" اجازه نمی دهم که  هیچکس هر کاری را که دلش می خواهد انجام دهد و در بخش نظارتی و برخورد با تخلفات با کسی تعارف نداریم."
وی باز هم به نان رسید:" در بحث نان مشکل آردی است که از مرکز می آید و چندی پیش ما تعدادی را برگشت داده ایم، در این قضیه سخت ایستاده ایم و کار می خواهیم، بازخورد این بازدیدها و کارها مثبت است، ما به هیچ وجه قصد مچ گیری نداریم و دوست داریم در بازدیدهای بعدی وضعیت های بازدید اول را نبینیم."
وی از برخی سازمان ها و ادارات متوقع بود:" انتظار من از شهرداری، دامپزشکی، بهداشت و محیط زیست این است که مشکلات را بررسی کنند و اقدامات مفیدی انجام دهند."
جلسه ادامه یافت.حالا نوبت راشدی-امام جمعه چالوس- بود که به حرکت جالب فرماندار اشاره کند:" ما هم علاقه مندیم که کارهای این چنینی باید انجام شود و چه خوب است که تغییراتی در رفع مشکلات باشد و کارها اصولی تری انجام گیرد."

وی این را هم گفت که:" ما باید در جامعه اسلامی با اقدامات ارزنده مان مردم را نسبت به نظام خوشبین و دلگرم کنیم و هر اقدامی که باعث خشنودی مردم شود کار خوبی است و هر کاری که دلسردی مردم را به همراه بیاورد زشت و ناپسند است و اگر کارگزار یا مسوول این دلسردی را ایجاد کند زشت تر است."

امام جمعه چالوس ضمن تایید بازدیدهای سرزده فرماندار،تصریح کرد:"بازدیدهای این چنینی را خوب می دانم، به نظر بنده نظارت و کنترل باشد، تشویق و توبیخ هم باشد، امروز انتظار مردم چالوس استمرار این کارهاست و از خبرنگاران می خواهیم که در انعکاس این اقدامات تلاش کنند تا مردم مطلع و امیدوار شوند."
جلسه ادامه داشت؛رییس محیط زیست، معاون و یکی از کارشناسان شبکه  بهداشت و درمان، رییس شورای اسلامی شهر و رییس شبکه دامپزشکی هم حرف زدند و توضیح دادند.

آفتاب دمیده بود وساعاتی از روز گذشته بود که فرماندار دست از سر مسئولان و خبرنگاران برداشت و به دفترش رفت.بقیه هم همین طور.